مجبورم میکنن به ازدواج

[Breeze]

سلام ...من دختری ۱۹ ساله هستم...خانوادم با من خیلی فرق میکنن ...طرز تفکر و علاقه و خواسته هامون انقد متفاوته که گاهی حس میکنم بچه واقعیشون نیستم...مادرم همیشه منو تخریب میکنه...همیشه از اینکه اونا پسر میخواستن ولی سه تا دختر دارن ناراضی و ناراحتن...پدرم همین چند وقت پیش حاضر نبود بهم پول بده تا برای کنکور کتاب و جزوه بخرم....چون نمیخوان برم دانشگاه...به نظر اونا باید ازدواج کنم و یه پسر که دامادشون باشه به خانواده بیارم...انگار مثلا اون پسر میخواد براشون چیکار کنه‌....من اصلا ازدواج دوس ندارم...نمیخوام خب....وقتی موهامو کوتاه میکنم فقط اعصابمو خورد میکنه همین الان بازم داشت گیر میداد بهم...که دختر باید موهاش بلند باشه...وای اگه تو بری دانشگاه چی میشی؟...حتما اون موقع موهاتو با ماشین میزنی...چرا دوس داری شلوار کوتاه بپوشی...چرا یه تیشرت پسرونه خریدی....آقا من نمیخوااام...چرا انقد به من فشار میارن....هنوز کنکور ندادم...ولی میگن باید بری دانشگاه فرهنگیان..چون اونجا خیلی چهارچوب دارن و به اصطلاح خیالشون راحته...باید برم یه دانشگاه تو قم چون اونجا پر از فامیله و میتونن کنترل کنن منو.....هیچ حریم خصوصی ندارم....هیچ آرزویی نیس که بهش رسیده باشم...تا ۱۸ سالم نشد واسم گوشی نگرفتن..که البته با این خودمم موافقم الان...به دوستام گیر میدن...مامانم عزیز ترین دوستامو تو خونه فحش میده و به همشون انگ میچسبونه...با این وضع قطعا هیچوقت نمیتونم بهشون بگم که من دوجنسگرام....قطعا اگه بفهمن دلم میخواد از ایران برم پدرمو درمیارن....با این وضع من حتما از ایران میرم...امسال دانشگاه قبول میشم و میرم پی کارم....دختری که عاشقش بودم و هیچوقت نفهمید هنوزم تو ذهنمه و نمیتونم فراموشش کنم...گاهی به خودکشی فکر میکنم..و گاهی بیخودی امیدوار میشم...من بین پدر و مادر و خواهرام و دوستام و این همه فامیل تنهام...تنها

[tarah2020]

سلام خوبی
درکت میکنم خیلی حس بدیه ادم هایی دور و برت باشن که افکارشون قدیمی باشه و روشنفکر باشن منم این ادما دور و برم زیادن و همه چیز رو سنتیش رو میخان ...

[Breeze]

اره...خیلی بده حسش ...خفه کننده‌اس

[ravanshenas-therapy]

سلام به شما دوست عزیز

قابل درک هست که این مسیر برای شما با فشار روحی زیادی همراه می باشد اما دقت کنید که اگر شما بخواهید تمرکز زیادی برافکار آنها داشته باشید و خودتان را بابت داشتن جنسیتی خلاف نظر و علاقه آنها سرزنش کنید از نظر روحی دچار مشکل می شوید در کنار اینکه هویت اصلی خودتان نیز ممکن است دچار بحران شود پس بهتر است سعی کنید که هوست و جنسیت خود را بپذیرید و با احترام با خودتان برخورد کنید و در کنار احترامی که برای آنها قائل هستید سعی کنید مسیر رشدی خود را طی کنید و فعلا تمرکز خود را بر کنکور قرار بدهید و بعد از کنکور و نسبت به رتبه خود و همچنین براساس اهداف و علایقتان در این مورد تصمیم گیری کنید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .

[mis_mahsa]

سلام ...من دختری ۱۹ ساله هستم...خانوادم با من خیلی فرق میکنن ...طرز تفکر و علاقه و خواسته هامون انقد متفاوته که گاهی حس میکنم بچه واقعیشون نیستم...مادرم همیشه منو تخریب میکنه...همیشه از اینکه اونا پسر میخواستن ولی سه تا دختر دارن ناراضی و ناراحتن...پدرم همین چند وقت پیش حاضر نبود بهم پول بده تا برای کنکور کتاب و جزوه بخرم....چون نمیخوان برم دانشگاه...به نظر اونا باید ازدواج کنم و یه پسر که دامادشون باشه به خانواده بیارم...انگار مثلا اون پسر میخواد براشون چیکار کنه‌....من اصلا ازدواج دوس ندارم...نمیخوام خب....وقتی موهامو کوتاه میکنم فقط اعصابمو خورد میکنه همین الان بازم داشت گیر میداد بهم...که دختر باید موهاش بلند باشه...وای اگه تو بری دانشگاه چی میشی؟...حتما اون موقع موهاتو با ماشین میزنی...چرا دوس داری شلوار کوتاه بپوشی...چرا یه تیشرت پسرونه خریدی....آقا من نمیخوااام...چرا انقد به من فشار میارن....هنوز کنکور ندادم...ولی میگن باید بری دانشگاه فرهنگیان..چون اونجا خیلی چهارچوب دارن و به اصطلاح خیالشون راحته...باید برم یه دانشگاه تو قم چون اونجا پر از فامیله و میتونن کنترل کنن منو.....هیچ حریم خصوصی ندارم....هیچ آرزویی نیس که بهش رسیده باشم...تا ۱۸ سالم نشد واسم گوشی نگرفتن..که البته با این خودمم موافقم الان...به دوستام گیر میدن...مامانم عزیز ترین دوستامو تو خونه فحش میده و به همشون انگ میچسبونه...با این وضع قطعا هیچوقت نمیتونم بهشون بگم که من دوجنسگرام....قطعا اگه بفهمن دلم میخواد از ایران برم پدرمو درمیارن....با این وضع من حتما از ایران میرم...امسال دانشگاه قبول میشم و میرم پی کارم....دختری که عاشقش بودم و هیچوقت نفهمید هنوزم تو ذهنمه و نمیتونم فراموشش کنم...گاهی به خودکشی فکر میکنم..و گاهی بیخودی امیدوار میشم...من بین پدر و مادر و خواهرام و دوستام و این همه فامیل تنهام...تنها

سلام دوست عزیزم
اینکه شما تواین شرایط قرار گرفتی مشکلیه که باید حلش کرد
وبه هیچ وجه نباید به فکر خودکشی بیفتی
عزیزم اینکه شما دوجنس گرایی هیچ عیبی نداره ونبایداز این موضوع ناراحت باشی یاحس بدی بهت دست بده
من خودم سابقه خودکشی دارم الان بعد یسال خودمو خیلی سرزنش میکنم
اینم بگم که من یکی از دوستام ترنس بود وخانوادش خیلی اولش مخالفت کردن بااین موضوع ولی بعد که ازمایشو اینا رو داد اروم اروم خانوادش هم راضی شدن وموافقت کردن باعملش و...
امیدوارم توام زود مشکلت حل بشه❤️

[Experience]

سلام ...من دختری ۱۹ ساله هستم...خانوادم با من خیلی فرق میکنن ...طرز تفکر و علاقه و خواسته هامون انقد متفاوته که گاهی حس میکنم بچه واقعیشون نیستم...مادرم همیشه منو تخریب میکنه...همیشه از اینکه اونا پسر میخواستن ولی سه تا دختر دارن ناراضی و ناراحتن...پدرم همین چند وقت پیش حاضر نبود بهم پول بده تا برای کنکور کتاب و جزوه بخرم....چون نمیخوان برم دانشگاه...به نظر اونا باید ازدواج کنم و یه پسر که دامادشون باشه به خانواده بیارم...انگار مثلا اون پسر میخواد براشون چیکار کنه‌....من اصلا ازدواج دوس ندارم...نمیخوام خب....وقتی موهامو کوتاه میکنم فقط اعصابمو خورد میکنه همین الان بازم داشت گیر میداد بهم...که دختر باید موهاش بلند باشه...وای اگه تو بری دانشگاه چی میشی؟...حتما اون موقع موهاتو با ماشین میزنی...چرا دوس داری شلوار کوتاه بپوشی...چرا یه تیشرت پسرونه خریدی....آقا من نمیخوااام...چرا انقد به من فشار میارن....هنوز کنکور ندادم...ولی میگن باید بری دانشگاه فرهنگیان..چون اونجا خیلی چهارچوب دارن و به اصطلاح خیالشون راحته...باید برم یه دانشگاه تو قم چون اونجا پر از فامیله و میتونن کنترل کنن منو.....هیچ حریم خصوصی ندارم....هیچ آرزویی نیس که بهش رسیده باشم...تا ۱۸ سالم نشد واسم گوشی نگرفتن..که البته با این خودمم موافقم الان...به دوستام گیر میدن...مامانم عزیز ترین دوستامو تو خونه فحش میده و به همشون انگ میچسبونه...با این وضع قطعا هیچوقت نمیتونم بهشون بگم که من دوجنسگرام....قطعا اگه بفهمن دلم میخواد از ایران برم پدرمو درمیارن....با این وضع من حتما از ایران میرم...امسال دانشگاه قبول میشم و میرم پی کارم....دختری که عاشقش بودم و هیچوقت نفهمید هنوزم تو ذهنمه و نمیتونم فراموشش کنم...گاهی به خودکشی فکر میکنم..و گاهی بیخودی امیدوار میشم...من بین پدر و مادر و خواهرام و دوستام و این همه فامیل تنهام...تنها

سلام

ازدواج کن پدر و مادرتون درست میگن.

یکی از خانمهای بازیگر همین اواخر مصاحبه کرده بود و گفته بود اگه به بیست سال قبل برگردم اولین کاری که میکنم ازدواج کردنه.
راهی که شما الان میخوای بری اون رفته و دیده آخرش هیچی نیست.

روال طبیعی و حقیقی زندگی اینه که انسان در یک سن خاص ازدواج کنه و اگه این کارو نکنه بعدها پشیمون میشه.

مشکل از تفکر خودته، پدر و مادرتو مقصر ندون.

[Experience]

سلام به شما دوست عزیز

قابل درک هست که این مسیر برای شما با فشار روحی زیادی همراه می باشد اما دقت کنید که اگر شما بخواهید تمرکز زیادی برافکار آنها داشته باشید و خودتان را بابت داشتن جنسیتی خلاف نظر و علاقه آنها سرزنش کنید از نظر روحی دچار مشکل می شوید در کنار اینکه هویت اصلی خودتان نیز ممکن است دچار بحران شود پس بهتر است سعی کنید که هوست و جنسیت خود را بپذیرید و با احترام با خودتان برخورد کنید و در کنار احترامی که برای آنها قائل هستید سعی کنید مسیر رشدی خود را طی کنید و فعلا تمرکز خود را بر کنکور قرار بدهید و بعد از کنکور و نسبت به رتبه خود و همچنین براساس اهداف و علایقتان در این مورد تصمیم گیری کنید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .

این چه مشاوره دادنیه؟

کنکورو بعد ازدواج میتونه بده.

شما مشاورید که زندگی درستو به مردم نشون بدید نه اینکه از راه بدرشون کنید و حرفای عوامانه یه مشت قشر به اصطلاح باسواد بی فرهنگ رو تحویلشون بدید.

[daryak]

سلام

ازدواج کن پدر و مادرتون درست میگن.

یکی از خانمهای بازیگر همین اواخر مصاحبه کرده بود و گفته بود اگه به بیست سال قبل برگردم اولین کاری که میکنم ازدواج کردنه.
راهی که شما الان میخوای بری اون رفته و دیده آخرش هیچی نیست.

روال طبیعی و حقیقی زندگی اینه که انسان در یک سن خاص ازدواج کنه و اگه این کارو نکنه بعدها پشیمون میشه.

مشکل از تفکر خودته، پدر و مادرتو مقصر ندون.

ازدواج که همه چیو حل نمیکنه واینکه بااین اوضاع وتوصیفاتی که گفته الان ازدواج نکنه بهترم هست تازه مخصوصا که اگه بخواد ازدواج کنه به احتمال زیاد سنتی وبدون تحقیق مناسب و...هست کسی که خانوادش قبولش دارن وبعدا دچار مشکلات بدتر میشه اینجوری خب
همین دوروز پیش بایه نفر صحبت میکردم تو۱۸سالگی سنتی ازدواج کرده بوده الان کاملا ناراضی بود ومیخواست طلاق بگیره ...

[Experience]

ازدواج که همه چیو حل نمیکنه واینکه بااین اوضاع وتوصیفاتی که گفته الان ازدواج نکنه بهترم هست تازه مخصوصا که اگه بخواد ازدواج کنه به احتمال زیاد سنتی وبدون تحقیق مناسب و...هست کسی که خانوادش قبولش دارن وبعدا دچار مشکلات بدتر میشه اینجوری خب
همین دوروز پیش بایه نفر صحبت میکردم تو۱۸سالگی سنتی ازدواج کرده بوده الان کاملا ناراضی بود ومیخواست طلاق بگیره ...

ازدواج از همجنسبازی بهتره.

فقط خواستم بگم مشکل از خود استارتر هست که تخته گاز میرونه تند میره، اگه یکم پاشو از گاز برداره و آروم برونه پدر و مادرشم کمتر بهش سخت میگیرن.

البته الان طلاق زیاد شده دلیلش نوع ازدواج سنتی یا مدرن نیست، دلیلش اینه که دختر و پسر مصمم به زندگی کردن نیستن و با کمترین مشکل و سختی فوراً طلاق میگیرن.
فکر میکنن اگه طلاق بگیرن با یکی دیگه ازدواج کنن دیگه هیچ مشکل و سختی وجود نخواهد داشت، غافل از اینکه مشکلات همیشه و به انواع مختلف وجود دارن.

[Breeze]

حالا که شما گفتی چشم...من حتما میرم ازدواج میکنم....عه چرا به ذهن خودم نرسیده بود....شما چقد باهوشی....چقدم که دلیل هاتون منطقیه...ایول....همه چی حله.....من تو اولین فرصت مشکل رو حل میکنم...:/
گرفتی مارو؟؟
همجنسباز دیگه چیه؟....دارم میگم من دوجنسگرام...جسم کاملا دخترانه و روح نصف نصف.....اگه اطلاعات نداری مجبور نیستی بیای همینطوری یه چیزی بگی